قدس آنلاین- برجام و مذاکرات هستهای، راهی بود که جمهوری اسلامی انتخاب کرد تا بار تحریمها از دوش مردم برداشته شود؛ در واقع، دولتها در سالهای پس از انقلاب و بویژه پس از دفاع مقدس موظف بودند که اقتصاد کشور را بهگونهای از درون مقاوم کنند که نه تکانههای خارجی بتواند آن را متزلزل کند و نه دشمنان بتوانند با یک تصمیم سیاسی، محاسبات و رفتار مردم و مسئولان را تغییر دهند.
به روایت رهبر انقلاب اسلامی، ایشان حدود ۲۲ سال قبل به مسئولان دولت وقت دستور داده بودند «کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر میشود!؟»
اما ضعف در مقاومسازی اقتصاد و پایههای آن، موجب شد پیشرفت در بخشهای مختلف به شکل متوازن پیش نرود و همین نقطه ضعف، به نقطه فشار و طمع دشمن تبدیل شود؛ در شرایطی که صنعت هستهای به همت نخبگان جوان و دانشمند رو به پیشرفت بود تا به تأمین نیازهای کشور از جمله تولید ۲۰ هزار مگاوات برق منجر شود، نبود پیشرفت متناسب در بخش اقتصاد، موجب کارگر افتادن فشار تحریمها علیه کشورمان شد.
دولت آمریکا البته همزمان با اعمال تحریمهایی که آنها را فلجکننده میخواند، با در پیشگرفتن راهبرد دومسیره «فشار- مذاکره» دولت عمان را واسطه کرد تا مذاکرات مستقیم با ایران را شکل دهد و بتواند میوه تحریم را در مذاکره با وادار کردن جمهوری اسلامی به برچیدن صنعت هستهای بچیند.
به این آرزو، اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا در خلال مذاکرات اذعان کرد و گفت: «اگر میتوانستم تکتک پیچ و مهرههای برنامه هستهای ایران را حذف میکردم»
در نهایت، مذاکرات با اصرار برخی مسئولان، آغاز شد، رهبر انقلاب اسلامی، مذاکره با آمریکا را تنها در موضوع هستهای و با هدف رفع تحریمهای ظالمانه پذیرفتند و در طول مسیر پر پیچ و خم مذاکرات چارچوبهایی تعیین کردند تا بر خلاف آرزوی رئیس دولت آمریکا و همکارانش، هم حق هستهای ملت محفوظ بماند و هم بار تحریمها از زندگی و معیشت آنها رفع شود.
البته عجله مذاکرهکنندگان و ضعف ساختاری متن برجام موجب شد که در برخی موارد برای بهانهجویی و نقض عهد طرف آمریکایی زمینه ایجاد شود؛ همچنین متأسفانه با وجود تأکیدهای رهبر انقلاب اسلامی بر اخذ تضمین کتبی از رئیسجمهور آمریکا، برجام بدون رعایت این الزام اجرا شد و جریان بزککار آمریکا، به این حرف کممایه بسنده کرد که «امضای کری، تضمین است».
اگرچه انتخاب ترامپ، دستکش مخملی را از دست چدنی فرو انداخت و رخنماییِ «آمریکای واقعی» کار جریان بزککار را بشدت دشوار کرد؛ ترامپ که در دوره تبلیغات انتخابات، وعده داده بود برجام را پاره میکند، این حرف را تکرار نکرد اما به همراه وزیرخارجه و نمایندهاش در سازمان ملل، هر چند وقت یکبار ضربههایی بر برجام وارد کرده و میکند.
دولت آمریکا تا دو هفته دیگر در خصوص آنچه که پایبندی ایران به برجام میخواند، ابراز نظر خواهد کرد و این گزارش، مبنای رفتار آمریکا در تعلیق تحریمهای ایران در چهار ماه بعد خواهد بود (بخش مهمی از تحریمهای آمریکا علیه ایران لغو نشده بلکه رئیسجمهور آمریکا باید هر ۱۲۰ روز در خصوص تعلیق آنها حکم بدهد).
در مقابل، جمهوری اسلامی به همه تعهدهای خود در برجام عمل کرده است، بنابراین عقلاً بهدنبال آن است که از منافع و عواید آن نیز بهره ببرد؛ یعنی همچنان که در فوق اشاره شد تحریمها برطرف، و فضا برای سرمایهگذاری خارجی مساعد شود؛ حال آنکه فضای خصمانهای که آمریکاییها علیه برجام تشدید کردهاند، مخلّ ایجاد فضای مساعد برای سرمایهگذاری است و ضعف متن برجام و وجود مکانیسم ماشه در آن نیز میتواند به ابزار بدعهدی آمریکاییها تبدیل شود.
پیام مهم سخنان رهبر انقلاب اسلامی در مراسم دیروز نیروی انتظامی آن بود که جمهوری اسلامی در مقابل خطای طرف مقابل، دستبسته و بدون واکنش نیست و در مقابل قلدریهای نظام سلطه، هیچ عقبنشینی در کار نخواهد بود، زیرا اگر ما کوتاه بیاییم، دشمن جلو میآید و در مقابل، نشان دادن اقتدار و کرنش نکردن در مقابل زورگویی است که تولید شرافت و قدرت خواهد کرد و دشمن را به عقب خواهد راند.
سازوکار نظارت بر برجام و تصمیمگیری در خصوص بدعهدیهای طرف مقابل، روشن است؛ هیئت نظارت بر برجام در این خصوص مشخصاً وظیفهمند است؛ با این حال، افکار عمومی تاکنون تصویر روشنی از تصمیمات این هیئت دریافت نکرده است؛ رهبر انقلاب اسلامی در دو سال متوالی در دیدار رمضانی مسئولان و کارگزاران نظام توقع دقت و مراقبت بیشتر از منافع ملی را با لحنی نزدیک به گلایه از هیئت مزبور مطرح کردهاند.
در این صحنه حساس، مسئولان کشور، مظهر و نماد ملت هستند و باید در صف اول دفاع از منافع ملی، عزت و اقتدار ملت را نشان بدهند.
نظر شما